آشنا: همانطور که از اسمش هم پیداست کسی است که ما او را می شناسیم. ولی لزوما او هم ما را دلیلی ندارد بشناسد. همانطور که ما با دیدن کسی برای بار اول، می گوییم باب آشنایی باز شده. ولی امکان دارد دیگر هم را نبینیم.
آشنا مانند: حسن روحانی، اوباما، پرویز پرستویی، سیروان خسروی و مانند این ها
دوست: کسی که با او هم کلام شده ایم، با هم در زمان های مختلف تبادل نظر کرده ایم، به یک وسیله ای با او در ارتباط هستیم به شکلی که هر گاه اسم ما برای او یا اسم او برای ما آورده می شود حداقل یک خاطره ای در ذهن متبادر شود. شاید حتی او را تا به حال ندیده باشیم.
رَفیق: شخص یا اشخاصی (خیلی تعدادشان کم است، کمتر از انگشتان یک دست) که معمولا مدت زیادی را با آن ها هستیم یا کیفیت رابطه مان با آن ها بسیار زیاد است که همین امر باعث می شود فرق او با دیگران بیشتر به چشم آید. کسی است که بیشتر از دیگران می تواند ادعا کند ما را می شناسد. معمولا اکثر اطرافیان هم از این رابطه در جریان هستند و کما بیش احوال آن ها را از شما و احوال شما را از آن ها می گیرند. بالاخره در یک زمینه ای با این شخص از همه صمیمی تری، یا رابطه مالی، یا احساسی، یا از کوچکترین احوالات روحی تو کاملا خبر دارد. کارهایی که برای همدیگر انجام می دهید بدون حساب کتاب است، که آیا او می تواند بعدا جبران کند یا نه. بیشتر از جنس مهربانی است. از پیشرفت تو خوشحال می شود و در پیشرفت تو نیز کمک می کند، حتی شده است با یک تشویق لفظی. تایید تو برای او، و او برای تو مهم است. بعضا یک رقابت خیلی سالم در عین رفاقت هم بین شان وجود دارد.
تست